به گزارش خبرنگار بین الملل ایبِنا به نقل از اسپوتنیک، نفت در واقع خون اقتصاد بینالمللی در نظر گرفته میشود، در حالی که در صنایع مختلف مانند تولید سوخت استفاده میشود. نفت به دلیل نقشی که دارد بر سرعت رشد اقتصادی تأثیر مستقیم میگذارد.
نفت در قلب اقتصاد و سیاست جهانی مانند هر کالایی، تابع قوانین کلی اقتصاد است، اما به شدت به وضعیت سیاسی نیز وابسته است. در حال حاضر، نشانگر آشفتگی است. شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان آل سعود، وزیر انرژی عربستان، حتی با اشاره به نوسانهای زیاد و نقدینگی پایین، اعلام کرده که بازار جهانی نفت در گیرودار آشفتگی است و در حال حاضر قیمت نفت خام حدود ۹۰ دلار در هر بشکه است.
عرضه
هرچه عرضه بیشتر باشد، قیمت پایینتر است و بالعکس. این قانون اصلی اقتصاد از زمانی که آدام اسمیت، پدر نظریه اقتصادی مدرن، آن را شناسایی کرد، بدون تغییر باقی مانده است. با این حال، بازار نفت به دور از رقابت کامل است و ممکن است عرضه به دلایل سیاسی مخدوش شود.
از نظر تاریخی، هر گونه ناآرامی در خاورمیانه منجر به افزایش قیمت نفت میشود در حالی که یک سوم نفت جهان در این منطقه تولید میشود. قیمت نفت در طول انقلاب ایران و در بحبوحه درگیریهای نظامی شامل جنگ ایران و عراق و جنگ خلیج فارس به شدت افزایش یافت.
کمبود عرضه نیز ممکن است یک تصمیم سیاسی باشد. با این وجود، در حالی که ممکن است عرضه نفت ثابت بماند، ممکن است انتظارات سرمایه گذاران در مورد کمبود عرضه به تنهایی قیمتها را افزایش دهد.
تقاضا
یکی دیگر از قوانین اصلی علم اقتصاد بیان کرد که هر چه تقاضا برای کالاهای خاص بیشتر باشد، قیمت آن بیشتر میشود و بالعکس. به طور کلی تقاضای نفت ثابت است، اما استثناهایی وجود دارد. سرمایه گذاران به دقت وضعیت مصرف کنندگان عمده نفت مانند چین را رصد میکنند.
وقتی مشخص شد که پکن قصد دارد سیاست صفر کووید خود را ادامه دهد، قیمت نفت کاهش یافت، زیرا در بازار مشخص شد که چین قرار نیست هیدروکربن بیشتری مصرف کند. اقدامهای مهاری که توسط دولت چین ارائه شده به معنای کاهش تولید و کمبود تقاضای نفت بود.
از نظر تئوری، ممکن است گذر به اقتصاد سبز منجر به کاهش تقاضای نفت شود، اما هنوز مشخص نیست که آیا این تخمین قطعی است یا خیر.
انتظارهای سرمایه گذار
اقتصاد مدرن این واقعیت را میپذیرد که روانشناسی توده، نقش اصلی را در بازارها شامل بازار نفت بازی میکند. نفت را میتوان تحت تأثیر پیشگوییهای خودشکوفایی قرار داد. دوم اینکه یک مفهوم باطنی، آن طور که ممکن است به نظر برسد، نیست و یک ایده اقتصادی و جامعه شناختی مشروع است.
فرض کنیم که سرمایه گذاران انتظار دارند که قیمت نفت به دلایلی افزایش یابد. آنها شروع به خرید نفت میکنند تا بعد آن را با قیمت بالاتر بفروشند. در نتیجه قیمت نفت به دلیل تصمیم آنها برای خرید نفت افزایش مییابد. به دلیل درک این نکته مهم است که باورهای بازار، حتی مهمتر از واقعیتهای سخت باشد.
انتظارهای سرمایهگذاران نیز با پیشگویان بازار و صندوقهای کلیدی تعدیل میشوند. مسئله این است که سرمایه گذاران اغلب تصور میکنند که شخص دیگری وجود دارد که بهتر میداند. در بازار سهام ایالات متحده، بسیاری از سرمایه گذاران سعی میکنند از تصمیمهای وارن بافت تقلید کنند.
برای بازار کالاها شامل نفت چنین رقمی سرمایه گذار معروف جیم راجرز است. سرمایه گذاران، رفتار صندوقهای بزرگ را تقلید میکنند. صندوقهای سرمایهگذاری معمولاً دهها دانشمند دارند که سعی میکنند رفتار بازار را با استفاده از ریاضیات پیشرفته و هوش مصنوعی پیشبینی کنند. اقدامها و گزارشهای آنها اغلب به عنوان نقشه راه سرمایه گذاری استفاده میشود.
دادههای اشتباه تفسیر شده
در سال ۲۰۱۳، یک توییت تاریخی توسط نیروهای مسلح اسرائیل باعث افزایش قیمت نفت شد. در این توئیت آمده بود: نیروی هوایی اسرائیل فرودگاههای سوریه را بمباران میکند تا از رسیدن سلاحهای شوروی به ارتش سوریه جلوگیری کند.
این توییت اشتباه فهمیده شد و بسیاری از سرمایه گذاران با عجله فکر کردند که اسرائیل به سوریه حمله کرده است. به نظر میرسد که آنها متوجه هشتگ #YomKippur۷۳ در این توییت نشدهاند، به این معنی که این توییت به وقایع ۴۰ سال پیش اشاره دارد. همچنین حدس زده میشد که نوسانهای قیمتی یک خطای انسانی نبوده، بلکه میتواند نتیجه هوش مصنوعی باشد که توسط کلمات کلیدی اسرائیل و سوریه ایجاد شده است.
آشفتگیهای سیاسی
قیمت نفت به شدت به شرایط سیاسی بستگی دارد. زمانی که صدام حسین در سال ۱۹۹۰ به کویت حمله کرد، قیمت نفت طی چند ماه تقریباً دو برابر شد. با این حال، شوکهای بازار به خاورمیانه یا درگیریهای سیاسی محدود نمیشود. همهگیری کرونا بر بازار نفت نیز تأثیر داشت. به گفته آژانس بینالمللی انرژی، اقدامهای مهاری که توسط دولتها ارائه شد، منجر به کاهش سرعت تولید و نقل و انتقال جهانی و کاهش ۳۰ درصدی تقاضای جهانی نفت شد.
بحران اطراف اوکراین هم به افزایش قیمت نفت با تحریمهای کشورهای غربی علیه روسیه منجر شد که به بحران انرژی بیسابقه در اتحادیه اروپا و رساندن میلیونها خانوار به آستانه فقر سوخت منجر شد. با وجود این، رهبران غربی در مورد سقف قیمت نفت روسیه بحث میکنند. تعیین سقف قیمتی، همیشه ایده بدی بوده و مکانیسمهای بازار را مخدوش میکند و کسری کالا ایجاد کرده و به عبارت دیگر شرایط را تشدید خواهد کرد.